دلایل پرخاشگری در کودکان چیست؟
هزاران درود بر همراهان همیشگی رعنا استوری
کودکان انسانهای کوچکی هستند که تمام رفتارهای انسانی را به صورت اولیه و واقعی، از خود نشان میدهند.
در کودکان میتوان صورت اولیه و سادهی هرگونه رفتار و هنجار انسانی همچون: احساسات، کنشها، خلقیات، ترسها و امیدها و هر آنچه در نهاد و ذات یک انسان وجود دارد را دید.
نکته مهم این ماجرا اینجاست که تمامی رفتارهای انسانی، در حالت نرمال لازمه زندگی و حیات کودک است اما اگر به هر دلیلی این رفتارها در کودک دچار عدم تعادل شوند و کودک ما، یا آن رفتار را کلا انجام ندهد و یا به صورت افراطی رفتار و کنش خاص را از خود بروز دهد، زندگی کودک قطعا دچار بحران و خلل خواهد شد.
مادران و پدران زیادی به مراکز مشاوره مراجعه میکنند تا راهکاری برای کنترل کودک پرخاشگر خود پیدا کنند. گاهی والدین فراموش میکنند که منشا این نوع خشونت و پرخاش، قطعا در درون خانواده و محیط اولیه زندگی فرزندشان نهفته است.
کودکان به دلایل مختلفی رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی از خود نشان میدهند. شروع رفتارهای پرخاشگرانه بین سنین حدود ۱ تا ۳ سالگی است.
پرخاشگری صورت افراطی کنش رفتاری سالم است و در حالت نرمال کودک باید برای دفاع از خود قادر باشد با اتفاقاتی که برای او آزار دهنده و ناخوشایند است برخورد کند اما گاهی به دلایلی همچون استرس، بیماریهای خاص، غم، عدم توانایی در کنترل احساسات و … کودک مکررا رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز میدهد که در گذر زمان به عادت برای وی تبدیل شده و مشکلات بهسزایی برای او ایجاد خواهد کرد.
با توجه به اینکه حجم استرس و تنش در بدنه جامعه و خانوادهها افزایش پیدا کرده است، در جامعه امروز کودکان بیشتری دچار عدم توانایی در کنترل احساسات و پرخاشگریهای افراطی هستند.
پرخاشگری و دلایل آن در کودکان
فراموش نکنیم که کودکان ما، کودکند و رفتارهای غلط آنها عموما از روی بدجنسی و بدذاتی و … نیست.
اگر با کودکان خود درست برخود کنیم آنها قادر خواهند شد که رفتارهای خود را کنترل کنند و مدیریت احساسات خود را در دست بگیرند. امیدواریم این مقاله بتواند شما را در پرورش کودکی شادتر و سالمتر یاری کند.
پرخاشگری در کودکان میتواند به اشکال مختلفی مثل فوران خشم، کتک زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، صدمه زدن به اشیاء، قلدری کردن، خشونت کلامی و ناسزاگویی و تلاش برای کنترل دیگران با تهدید یا خشونت بروز کند. اما چه چیزی باعث تحریک کودکان میشود؟
در بعضی موارد عکسالعملهای خشونت آمیز در کودکان ریشه در احساس ناامیدی و درماندگی ناشی از مشکلات فراتر از سن و سال آنها دارد.
آنها هنوز یاد نگرفتهاند که چگونه تکانههای (عکسالعملهای ناگهانی کودک نسبت به اتفاقات یا محرکهای بیرونی) خود را کنترل کنند یا با روشهای مطابق با هنجارهای جامعه اختلافات خود را با دیگران حل کنند.
در سایر موارد، ممکن است کودک درگیر مشکلات خاصی مانند رویدادهای استرس زا، مشکلات مربوط به مدیریت و کنترل احساسات، نقص توجه، اتیسم۱ یا بیشفعالی باشد. اما در همه موارد (حتی وقتی کودک دارای اختلالات رفتاری شدید است) والدین میتوانند نقش بسیار موثری داشته باشند.
اتیسم چیست؟
اتیسم اختلال عصب_رشدی است که در ۳ سال اول زندگی کودک نمایان میشود. مهمترین علایم آن نقص در برقراری ارتباط، مشکل در تعاملات اجتماعی، وجود الگوهای محدود تکراری در رفتار وعلایق و فعالیتهاست.
ما برنامهریزی نشدهایم که واکنشهای خصمانه نسبت به محرکهای بیرونی داشته باشیم و پرخاشگری نیز علتی غیر از این دارد. همه ما به صورت بالقوه توانایی نشان دادن رفتارهای خصمانه را داریم، اما اینکه چه رفتاری از خود نشان دهیم، به نگرش ما بستگی دارد.
شکلگیری رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از شرایط محیطی (فشارها، تهدیدات، فرصتها و عواقب آنها) است و بنابراین با تلاش برای تغییر دادن این شرایط، میتوان رفتار کودک را بهبود داد.
این به این معنا نیست که برون ریزی خشم کودک تقصیر شماست. عوامل ژنتیکی هم موثرند و بعضی کودکان استعداد بیشتری در پرخاشگری دارند.
همچنین رفتار والدین و استرسهای دوران کودکی نیز نقش مهمی دارند.
استرس در دوران کودکی میتواند موجب تغییر در عملکرد ژن ها شود و حتی نسل بعدی را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
یک نوزاد ممکن است به خاطر عوامل استرسزایی که والدین او در دوران کودکی با آنها روبهرو بودند، با ژنهای خاصی به دنیا بیاید.
عوامل محیطی بیرون از خانه نیز میتواند بر پرخاشگری کودک تاثیرگذار باشد.
دوستان، معلمین، همسایهها، رسانهها، ایدئولوژیهای جامعه و عوامل فرهنگی همه در شکلگیری رفتارهای پرخاشگرانه در کودک نقش دارند؛ و میزان تاثیرگذاری این عوامل محیطی به فاکتورهایی چون ژنهای کودک، رفتارهای والدین و شدت استرسهای زودهنگام در کودکی بستگی دارند.
پژوهشها نشان میدهد که ترشح هورمون استرس یا کورتیزول در برخی کودکان هنگام مواجهه با موقعیتهای استرس زا بیش از حد نرمال است.
در برخی نیز ممکن است ترشح در حد نرمال باشد اما بازگشت سطح هورمون به حالت عادی مدت زیادی طول بکشد.
در هر دو گروه احتمال بالاتری برای بروز مشکلات رفتاری و پرخاشگری وجود دارد. اما علت مشکل هر عاملی باشد، میتوان شدت پرخاشگری را در کودک کاهش داد.
اگر والدین کمک لازم را بگیرند میتوانند نقش بسیار موثری در بهبود اوضاع داشته باشند.
پژوهشها نشان میدهند که وقتی والدین آموزشهای عملی و حمایت عاطفی لازم را دریافت کنند، کودک پرخاشگر تغییر رویه میدهد. مداخله حرفهای همیشه موثر است زیرا والدین به کمک متخصص تکنیکهایی برای کنترل پرخاشگری کودک می آموزند و همچنین نگرش خود را تغییر میدهند.
مواجهه با مشکلات رفتاری کودک برای والدین استرس زاست و میتواند باعث تضعیف روحیه، تاثیرگذاری منفی بر انعطاف پذیری، خوشبینی، احساس شایستگی و حسن نیت آنها، تخریب رابطه والدین و فرزندان و القای افکار منفی و مخرب در والدین در مورد کودک شده و قدرت مدیریت بحران را از آنها بگیرد.
افکار مخرب باعث شدت گرفتن درگیری و بدتر شدن مشکلات رفتاری میشوند. این افکار و عادات ذهنی مخرب را با افکار مثبت و سازنده جایگزین کنید و توانایی حل مسئله را در خود تقویت کنید. به این شکل میتوانید رفتارهای بد کودک را پیش از اینکه حاد شوند متوقف کنید.
بنابراین علت پرخاشگری کودک هرچه- ورود به دوره حساس بین ۱ تا ۳ سالگی یا مشکلات عمیقتر- که باشد، باید خوشبین باشیم و بدانیم که با در اختیار داشتن ابزارهای درست میتوانیم اوضاع را تغییر دهیم.
مسئله و نکته مهم این است که: ابتدا شما به عنوان والد باید نگرش خود را تغییر دهید؛ سپس تکنیک های عملی برای کنترل تکانهها و عکسالعملها و رفتارهای منفی را به کودک آموزش دهید.
منبع مقاله:
Taming aggression in children:
۵ crucial strategies for effective parenting
سایت parentingscience.com