شعر کودکانه گنجشکک اشی مشی
شعر کودکانه گنجشکک اشی مشی
گنجشکک اشی مشی نام مثلی ایرانی (احتمالاً با ریشه کازرونی) است.
داستان این متل در روایتهای مختلفی منتشر شدهاست.
روایت کازرونی این متل که ساخته شاعر و نویسنده کازرونی حسن حاتمی است برای چاپ به احمد شاملو سپرده می شود که با گویش تهرانی توسط احمد شاملو در سال ۱۳۴۰ منتشر شدهاست.
این شعر دو روایت دارد. روایت کازرونی و روایت امروزین.
و اما روایت امروزین: گنجشکک اشی مشی از تاج شاه، یاقوتی میدزدد تا به بچههایش بدهد تا با آن بازی کنند. اما در میان راه آن را به پیرزنی میبخشد تا به زندگیاش سر و سامان بدهد. پس از آن گنجشکک به دزدی رابین هود وار جواهرات شاه، و بخشش این جواهرات به مردم ادامه میدهد. او برای اینکه شناخته نشود هر بار خود را در حوض نقاشی به رنگی دیگر در میآورد.
شعر را میخوانیم:
گنجشگک اشی مشی، لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپز باشی
کی میخوره حاکم باشی
گنجشگک اشی مشی..
گنجشگک اشی مشی، لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپز باشی
کی میخوره حاکم باشی
گنجشگک اشی مشی…