چگونه بدون فریاد زدن کودکان را وادار به گوشدادن کنیم؟
هزاران درود بر همراهان همیشگی رعنا استوری
آرمان با توام! صدامو میشنوی؟ نکن! صدای تلوزیون رو کم کن!
تینا وسایلت رو جمع کن! چرا اتاقت اینجوریه! مهدی فریاد نزن! آروم باش! ووو ….
اگر کودکی در خانه داشته باشید قطعا بارها و بارها این جملات را تکرار کردهاید و نه تنها در نهایت هیچ نتیجهای عایدتان نشده، بلکه خانه به میدان جنگ و کل کل میان شما و کودکتان تبدیل شدهاست.
تمام پدرها و مادرها در سراسر دنیا با مشکلاتی اینچنینی درگیر هستند و به دنبال راهکاری میگردند تا کودکشان صدای آنها را نشنیده نگیرد و به توصیههای آنها به گوش دهد.
خبر خوب ایناست که اگر شما بتوانید آگاهانه و با خونسردی رفتار کنید و رفتارهای خود را مدیریت کنید به احتمال قوی، کودکانتان حرفهای شما را گوش خواهند کرد.
تربیت بدون فریاد ، مبحث بسیار مهمی است که علم روز دنیا ثابت کرده است بر کودکان تاثیر بسیاری دارد و شما را در تربیت فرزندتان و ایجاد فضای توام با امنیت و آرامش یاری خواهد کرد.
ما به شما ۵ استراتژی و راهکار مفید و کاربردی برای تربیت کودکان دلبندمان بدون فریاد و تنش خواهیم گفت. اما به خاطر بسپارید که انجام هر راهکاری نیازمند رفتار مهربانانه و توام با قاطعیت شما به عنوان والد میباشد. هیچ راهکاری یک شبه نمیتواند تنش را از میان شما و کودکتان بردارد اما قطعا اگر مداومت داشته باشید شگفت زده خواهید شد.
از تمام شما خواهش میکنم این راهکارها را امتحان کنید. وقتی طعم شیرین آرامش توام با احترام در فضای خانههایتان احساس کردید، قطعا ادامه خواهید داد.
چگونه بدون فریاد زدن کودکان را وادار به گوش دادن کنیم؟
- از همان ابتدا حس همکاری در کودک را برانگیزید.
- به جای نشان دادن عکسالعمل پاسخ دهید.
- گفتههای کودک را برایش بازگو کنید.
- وقتی با آرامش توجه کودک را جلب کردید، خواستههای خود را دوباره بیان کنید.
- ثابت قدم باشید.
ما در هر مرحله به شما توضیح میدهیم که چه کارهایی باید انجام دهید، اما کلید موفقیت شما در تربیت بدون فریاد همکاری توام با مداومت شما والدین با یکدیگر است.
در تمام مراحل این موضوع را لحاظ کنید که فرزند شما کودک است و جذابیتهای دنیای بیرون، شیرینی، تلوزیون، بازی و…. به حدی زیاد است که ممکن است او صدای شما را نشنود. پس همیشه از این که کودک صدای شما را میشنود و درک میکند که چه میگویید مطمِئن شوید.
شما در حال صحبتکردن هستید اما هیچکس گوش نمیکند. احساس معلم کارتون اسنوپی را دارید.
شما خوشاخلاق و صبور بودید. بیش از سهبار حرفهایتان را تکرار کردهاید ولی دیگر صبرتان تمام شده است.
با خود فکر میکنید:
” چرا کاری را که از آنها میخواهم انجام نمیدهند؟”
“وقتی من بچه بودم اگر چنین رفتاری داشتم حتما تنبیه میشدم!!”
” خسته شدم. آیا من تنها والد روی زمینم که چنین مشکلی دارد؟”
احساس کلافگی و نادیده گرفته شدن میکنید. حس میکنید به شما بیاحترامی شده است… دیگر وقت آن است که وارد عمل شوید.
با خود فکر میکنید: “غرزدن، فریادکشیدن، ایجاد حس شرم، باج دادن. چطور میتوانم فرزندم را وادار به گوش دادن کنم؟”
بهجای متوسلشدن به تکنیکهای تربیتی که باعث ایجاد حس گناه در شما و یا تخریب ارتباط شما با فرزندتان میشوند، با استفاده از پنج استراتژی ساده زیر کودک را تشویق به گوشکردن کنید.
۱. از همان ابتدا حس همکاری کودک را برانگیزید
اگر فرزند شما دارای شخصیتی سرسخت و مصمم است (یا به زبانی سادهتر لجباز است) احتمالا هرگاه که شما قصد اعمال قدرت دارید یعنی از کودکتان میخواهید کاری انجام دهد یا دست از انجام حرکت ناشایستی بردارد، با نوعی مقاومت از سوی او مواجه میشوید.
رفتارهایی همچون:
- سرپیچی
- حاضرجوابی
- مسخرهکردن
- و یا شاید پذیرش ظاهری فقط برای اینکه دست از سرش بردارید تا دوباره شما و درخواستتان را نادیده بگیرد.
سوال ایناست که چه کنیم؟
بهجای برخورد با کودک با استفاده از زبان بدن تهدیدآمیز (که باتوجه به رفتارهای گذشته کودک یک موضع قابل درک است) ببینید آیا میتوانید رویکردی تیمی پیش بگیرید که حس همکاری را در آنها برانگیزد؟
جایی بایستید که کودک بتواند شما را ببینید و صدایتان را بشنود. حتی میتوانید به آرامی به شانه او بزنید تا حضور شما را حس کند. قبل از اینکه شروع به صحبت کنید مستقیم به چشمان او نگاه کنید. با او ارتباط بگیرید. مطمئن شوید که کودک آنچه را که شما میگویید میشنود. این یعنی نباید از اتاق کناری فریاد بزنید: “کفشهایت را بپوش! دیر است!” حتی با مهربانترین یا مودبترین لحن، دستورات تدافعی، عجولانه یا از فاصله زیاد ممکن است از همان آغاز باعث مقاومت کودک و شکست شما شود.
وقتی توجه کودک را به خود جلب کردید، درخواست خود را با حالت تهاجمی و اجبار بیان نکنید و کلام خود را تلطیف کنید. از کلماتی مثل باید و نمیتوانی استفاده نکنید، زیرا این کلمات تحریکآمیز باعث ایجاد حالت تدافعی میشوند. به جای این کلمات از عبارات جلبکننده استفاده کنید.
- “باید الان اتاقت را تمیز کنی” به “وقت جمع کردن اسباببازیهاست” تبدیل میشود.
- “باید همین الان بیایی سر میز شام” به ” وقت شام است” تبدیل میشود.
- “الان دیگر نمیتوانی بازی کنی چون باید غذا بخوریم” به “میتوانی بعد از شام کمی بیشتر بازی کنی” تبدیل میشود
۲.بهجای نشاندادن عکسالعمل، پاسخدهید
وقتی توجه کودک را جلب کردید، اگر با مقاومت روبهرو شدید به جای اینکه عکسالعمل نشان دهید، با بازپسگیری قدرتتان به کودک پاسخ دهید.
مقاومت و مخالفت کودک با شما به همان اندازه که میتواند یک حمله شخصی، یک نقشه دقیق برای عصبانی کردن شما و یا نشانهای از یک نقص شخصیتی بزرگ در کودک باشد (که به مرور زمان بدتر شده و باید اصلاح شود)، فراتر از معنای تحتالفظی مقاومت است و میتواند هر کسی را از پای درآورد.
کودک نسبت به همهچیز مقاومت غیر قابل باوری نشان میدهد. مقاومت به تغییر، مقاومت نسبت به اینکه برایش تعیین تکلیف شود، مقاومت نسبت به هر چیز نامعلوم در پیش رو، مقاومت نسبت به استفاده از سلولهای مغزی برای اجابت درخواست حتی درست و منطقی شما.
وقتی عکسالعملها و ترسهای خود را رها کنید (یعنی احساس هراس، مورد اهانت و بیاحترامی قرارگرفتن و غیره) میتوانید همه انرژی خود را برای پاسخ دادن به کودک صرف کنید. (یعنی برقراری ارتباط با کودک و هدایت رفتاری او)
پاسخ صحیح به کودک دادن به جای نشان دادن عکسالعمل آن هم وقتی که آزرده یا عصبانی هستید، کار راحتی نیست، اما حفظ خونسردی هنگامی که میخواهید الگوی مناسبی برای کودک باشید، از همه چیز مهمتر است.
به جای تربیت با ایجاد حس ترس، شرم یا انواع دیگر قدرتهای اجباری، وقتی تلاش خود را بر پاسخدهی به رفتار نامناسب کودک متمرکز میکنید، میبینید که با درصد موفقیت خیلی بالاتری میتوانید کودک را ملزم به انجام کاری که میخواهید بکنید
سه اصل مهم را فراموش نکنید و به کار ببندید.
- مهربان بودن
- احترامگذاشتن
- مسئول بودن
انضباط از ریشه “disciple” و بهمعنای هدایت و راهنمایی با الگوسازی بوده و بخش حیاتی تربیت مثبت، تربیت با عشق مداوم، مشخص و قاطعانه است. پاسخدادن به جای نشاندادن عکسالعمل به رفتار کودک به معنای آسان گرفتن نیست. بلکه به این معناست که در عین قاطعیت و احترام، به کودک خود آنچه را که در آن لحظه از او انتظار میرود تفهیم کنید.
۳. گفته های کودک را برایش بازگو کنید
برای راهنمایی کودک از لحن صدای آرام استفاده کنید. مثل صدای خانم و یا آقایی که در اپلیکیشنهای نشان دهنده مسیر، هرگز وقتی مسیر را اشتباه میروید، سر شما فریاد نمیزند یا به شما احساس گناه نمیدهد. او به سادگی دوباره مسیر جدیدی را به شما نشان داده و هدایتتان میکند. “در خروجی بعدی به چپ بپیچید”. درحالیکه فقط حقایق را بیان میکنید، از نشان دادن هرگونه قضاوت یا آزردگی که ممکن است نسبت به مقاومت کودک داشته باشید، در کلمات و صدای خودداریکنید.:
- تو دوستداری با لگوهایت بازی کنی
- به تو خوش میگذره
متوجه احساسی که کودک با آن درگیر است باشید و آن را هم با خونسردی و با نهایت همدلی که میتوانید بیان کنید.
همانطور که خم میشوید تا همقد کودک قرار بگیرید، با او ارتباط چشمی برقرار کنید و بگویید:
- متوجهم. تو ناراحتی و میخواهی به بازیکردن با لگوهایت ادامه بدهی
- تو عصبانی هستی و میخواهی بیشتر بازی کنی
نکته: در جملههای اولیه شما فقط حرکت و فعالیت کودک را مد نظر قرار دادید اما در دو جملههای دوم شما در واقع هم در مورد عمل و هم در مورد احساس کودک نسبت به فعالیت صحبت کردید و اینگونه احساس همدلی و درک شدن را به کودک خود منتقل کردید.
این بازگوکردن یا همدلی در مورد نوجوانان هم موثر است، اگرچه مشخصا کلمات و موقعیتها تغییر میکنند. نکته کلیدی این است که وقتی مکث میکنید تا آنچه را که کودک میگوید (یا فکر میکنید ممکن است بگوید یا احساس کند) برایش بازگو کنید، مانند ایناست که دکمه توقف هرگونه عکسالعمل ناخودآگاه و پیشفرضی را فشار میدهید و بهجای آن با کودک همدلی میکنید. یک کلمه محبتآمیز و بهجا یا بغلکردن کودک میتواند کاملا اوضاع را تغییردهد و شکستن مقاومت او را تسهیل کند.
به عبارت بهتر با همدلی میتوان حس همکاری را در کودک ایجاد کرد. وقتی به کودک حس درکشدن و شنیده شدن بدهید، در واقع کمک میکنید او بهتر به شما گوشکند.
۴. حالا که با آرامش توجه کودک را جلب کردید، خواسته خود را دوباره بیان کنید
از کلمات ساده و جلبکننده استفاده کنید. هرچه مشخصتر، ملموستر و عملیتر بهتر:
- ” وقت شام است. دست مرا بگیر تا باهم سر میز برویم. وقتی شام خوردیم میتوانیم با لگوها بازیکنیم”
تصویری جذاب از آنچه از کودک میخواهید برایش مجسم کنید تا او خود را در ذهنش در حال انجام آن کار ببیند و از شرح دقیق آنچه نمیخواهید انجام دهند اجتناب کنید.
- “خداحافظ لگوها. بعد از شام شما را میبینیم” برای کودک ۲-۳ ساله
- “بیا دکمه توقف را فشاردهیم (درحالیکه یک دکمه خیالی را فشار میدهید و از کودک هم دعوت میکنید همین کار را انجامدهد.” و دوباره بعد از شام برمیگردیم پیش لگوها” برای کودک ۴-۵ ساله
- “وقت شام است. بیا برویم. اول چه چیزی میخوری؟” یا هر سوال مرتبط و جالب دیگری که باعث میشود کودک بزرگتر از پنج سال شما به کاری که از او میخواهید فکر کند.
۵. ثابتقدم باشید
مولفه آخر برای اینکه کودک به شما گوش دهد، ثبات است. وقتی طعم شیرین موفقیت در از بین بردن مقاومت کودک بدون فریادزدن را بچشید، در دفعات بعدی برانگیختن حس همکاری در کودک برایتان خیلی آسانتر خواهد بود. با اینکه تغییر روشهای قدیمی و استفاده از این روش جدید ممکن است کمی پیچیدهتر از مثالهای بالا باشد، ثابتقدم باشید.
اگر شما و فرزندتان در مورد موضوعی باهم اختلاف دارید، در زمان مناسبی بدون درگیری در مورد آن باهم صحبتکنید. میتوانید با چیزی مثل “متوجه شدم که برای رفتن سر میز شام همیشه بین ما جنگ و دعوا پیش میآید. چهکار میتوانیم برای حل این مشکل انجام دهیم تا هر دوی ما درنهایت حس خوبی داشتهباشیم؟ ما در یک تیم هستیم و من میخواهم تو هم از هر تصمیمی که گرفتیم راضی باشی. تو ایدهای داری؟” شروعکنید و بعد گوش کنید. همه ایدههای کودک را بنویسید، حتی آنهایی که معقول نیستند:
- هردفعه که مستقیم سر میز شام بیایم، یک تکه شکلات جایزه میگیرم (فکر نمیکنم!)
- فهمیدم! اگر همه به حرف تو گوش بدهیم و برای یک هفته هر شب به موقع بیاییم سر میز شام، یک سگ میخریم! (هرگز!)”
همه ایدهها را با لبخند یادداشت کنید. در میان ایدههای او ایدههای خودتان را هم مطرح کنید. اینکه اجازه دهید در درستکردن این لیست کودک ایدههای نامعقول خود را نیز ابراز کند، در نتیجهبخشی این جلسهی دونفره بارش فکری سهم زیادی دارد (به این معنی که گفتن پیشنهاد و یا ایدهای از طرف شما یا کودک، ایدههای جذابتر و بهتر به سراغ شما و کودک خواهد آمد. پس نترسید و امتحان کنید.)، بهخصوص برای کودکان بین سه تا نه سال. همه دوستدارند بخندند و ایدههای احمقانه به شاد نگهداشتن جو حاکم کمک میکند. سعیکنید از این زمان لذت ببرید و خودتان هم چند ایده مسخره بدهید. در نهایت ایدهای را که هر دو میپسندید پیدا کنید و دور آن خط بکشید. وقتی به کودک حتی سه ساله خود اجازه میدهید بخشی از فرآیند یافتن راهحل باشد، او هم تلاش بیشتری برای موفقیت این راهحل در عمل میکند.
پیادهسازی هر پنج استراتژی
این مثالی از یک خانواده است که من به طور خصوصی با آنها کار میکردم. آنها با پسر پنج ساله خود که هر شب بدون استثنا موقع شام پاهایش را روی میز میگذاشت، درگیری داشتند. تذکرهای محبتآمیز مادر بیتاثیر بود. تکرار و تذکر تنها باعث کلافگی و عصبانیت میشد و نه تنها سه کودک خردسال آنها بهخاطر آشوبی که سر میز شام به پا میشد نمیتوانستند غذا بخورند، بلکه هدف والدین که استفاده از این فرصت برای برقرای ارتباط بین اعضای خانواده و در میان گذاشتن وقایع روز با یکدیگر در حین صرف یک غذای سالم با آرامش بود، (غذایی که مادر برای پخت آن بیش از یک ساعت وقت صرف کرده بود) هرشب نقش بر آب میشد. حتی ایدههای جالب مادر برای مفرحکردن زمان شام و برانگیختن حس همکاری پسرش و تشویق او به رفتار درست، به جای کمک به بهتر شدن اوضاع بهتدریج تبدیل به یک وظیفه اضافی شده بود.
در اینجا بود که این خانواده دکمه ریست را فشار دادند.
پس از تنها دو جلسه یکساعته پشتیبانی، مادر این کودک تصمیم گرفت از پسرش بخواهد در یافتن راهحل به او کمک کند. بنابراین از گامهای بالا استفاده کرد. او با استفاده از یک رویکرد تیمی خودمحور، در زمانی مناسب و با آرامش سراغ مشکل رفت. او اینبار بدون استفاده از کلمات تحریک کننده مشکل و هدف خود را بازگو کرد و از پسرش خواست ایدههای خود را مطرح کند. او همه ایدههای پسرش را یادداشت کرد. در طی این فرآیند او آرام بود و توانسته بود با پسرش ارتباط بگیرد، با اینکه در مورد رفتار نامناسبی گفتگو میکردند که هفتهها او را آزار داده بود.
انیمیشن کودکانه تعطیلات ماجراجویانه در اعماق دریا
درآخر پسرش ایده بسیار خوبی داده بود:
او تصمیم گرفت اگر یک نوار کاغذ با حاشیه ضربدر زده شده به میز بچسباند، یادش میماند که پاهایش را روی زمین نگه دارد.
و هورا. به همین سادگی مشکل حل شد. او آن شب طبق قانون خانواده پاهایش را زیر میز نگه داشت و از آن پس به این قانون پایبند بود. به این ترتیب جنگ هر شب متوقف شد.
شما و خانوادهتان در چه موردی نیاز به بهتر گوشکردن دارید؟ خیلی دوستدارم که بشنوم چطور این پنج استراتژی را امتحان میکنید و به همراه خانوادهتان به چه نتیجهای میرسید. هر کجا که زندگی میکنید و در هر گوشه و کنار این جهان هستید، تجارب خود را با ما و دیگر اعضای خانوادهی بزرگ رعنا استوری به اشتراک بگذارید تا زندگی شادتر و سالمتری برای کودکان دلبندمان فراهم آوریم.
هدف ما داشتن کودکانی شادتر و سالمتر است، لطفا با نظرات و پیشنهادات خود ما را در ادامه این راه یاری کنید.
منبع:
How to Get Kids to Listen Without Yelling
سایت:
parentingbeyondpunishment.com