اختلال رفتار در کودکان و نوجوانان مهاجر
کودکان مهاجران اغلب در معرض خطر افزایش مشکلات سلامت روانی به دلیل استرس خانوادهها و تبعیضها و تعصبات ادراک شده از کشور میزبان هستند. با این حال، بسیاری از مطالعات نشان دادند که آنها نسبت به کودکان دارای والدین بومی نتایج رشد بهتری دارند. به طور خاص، ما تفاوتها را در پیامدهای سلامت روان بین فرزندان مهاجر و آنهایی که والدین بومی دارند، که بر اساس نژاد-قومیت کودکان طبقهبندی شدهاند، بررسی کردیم. ما همچنین نقش میانجی خطر بدرفتاری با کودک را در ارتباط وضعیت تولد والدین و نژاد-قومیت با سلامت روان کودکان بررسی کردیم. یافته های ما حاکی از پارادوکس مهاجران می باشد، چنین تغییرات بومی مهاجران تا حدی با رفتارهای آزاردهنده جسمی و روانی والدین قابل توجه است. کودکان مهاجر و کودکان بومی با والدین مهاجر نسبت به همسالان خود در سنین ۴ تا ۵ سالگی کمتر مورد آزار جسمی یا روانی قرار گرفتند، که به مزایای سلامت روان کودکان مهاجر در سن ۹ سالگی تبدیل شد. یافته های ما تحقیقات آینده را روشن می کند. برای روشن شدن بیشتر مکانیسم زیربنای شیوههای مختلف فرزندپروری بین مهاجران نژاد-قومیت یکسان و خانوادههای بومی بهگونهای که بتوان مداخلات فرهنگی پاسخگو برای محافظت از کودکان اقلیت نژادی-قومی ایجاد کرد.
در ایالات متحده (ایالات متحده آمریکا)، مهاجرت نقش اساسی در شکل دادن و تغییر شکل تنوع نژادی-قومی کودکان و نوجوانان داشته است. در سال ۲۰۱۸، حدود ۱۸ میلیون (۲۶%) کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال حداقل با یکی از والدین متولد خارج (یعنی فرزندان مهاجران) زندگی می کردند . کودکان و نوجوانان ۲۴ درصد از جمعیت زیر ۱۸ سال ایالات متحده را تشکیل می دهند و تا سال ۲۰۶۰ به ۳۴ درصد از جمعیت جوان کشور خواهند رسید که بزرگترین و سریع ترین گروه جوانان اقلیت قومی در حال رشد را تشکیل می دهند . جمعیت مهاجر نیز در دو دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است، به طوری که مهاجران سیاه پوست و فرزندانشان حدود یک پنجم جمعیت ایالات متحده را تشکیل می دهند. فرزندان مهاجران، در مقایسه با همسالان خود از والدین بومی، ممکن است به دلیل عوامل خطر متعدد مرتبط با مهاجرت، مانند فقر، تبعیض مرتبط با موانع زبانی، به ویژه در برابر مسائل بهداشت روانی آسیب پذیر باشند. با این حال، بسیاری از محققان یک پدیده متناقض قابل توجه (یعنی پارادوکس مهاجرت) را در ۳۰ سال گذشته یافته اند: فرزندان مهاجران به طور کلی از نظر سلامت روانی حتی پس از در نظر گرفتن مهاجر نتایج رفتاری بهتر یا مشابهی نسبت به همسالان بومی خود، داشتند .
پیشینه غالباً محروم خانواده ها:
در میان مجموعه وسیعی از مطالعاتی که پارادوکس مهاجران را مستند می کند، عملیاتی سازی متناقضی از پارادوکس وجود داشته است. تحقیقات قبلی اغلب کودکان مهاجران را با همتایان خود با والدین بومی مقایسه می کردند تا این پارادوکس را مستند کنند. چنین رویکردی ممکن است اطلاعات مهمی را در مورد نحوه عملکرد فرزندان مهاجران در مقایسه با همسالان با فرهنگ تر و نژاد-قومیت یکسان آنها از دست بدهد. محققان پیشنهاد کردند که مقایسه در یک نژاد-قومیت می تواند بهتر پدیده متناقض را از دیدگاه فرهنگ پذیری تفکیک کند. برای مثال، در حالی که برخی از کودکان والدینی دارند که به تازگی از مرز ایالات متحده عبور کرده اند، برخی دیگر ممکن است سابقه مهاجرتی داشته باشند که به چهار نسل یا بالاتر باز می گردد. علیرغم داشتن منابع کمتر، فرزندان مهاجران جدیدتر اغلب نتایج سلامت روانی مطلوب تری نسبت به همسالان خود با مهاجران تثبیت شده دارند. چنین موفقیت متناقضی در میان فرزندان مهاجران اخیر حاکی از تأثیر محافظتی برخی عوامل مرتبط با فرآیند مهاجرت است. بنابراین، بسیار مهم است که سلامت روانی کودکان اقلیت نژادی-قومی مهاجران را با همسالان سفیدپوست بومی و همسالان نژادی-قومی بومی مقایسه کنیم.
مطالعات مربوط به اقلیت های نژادی-قومی:
اغلب نشان می دهد که کودکان، صرف نظر از پیشینه مهاجرت، مشکلات رفتاری و چالش های سلامت روانی بیشتری را نسبت به همتایان خود تجربه می کنند. مطالعه ای با نمونه ای از کودکان مدارس ابتدایی در فلوریدا علائم افسردگی را در میان کودکان آفریقایی آمریکایی در مقایسه با همسالان اروپایی-آمریکایی نشان داد. مطالعه دیگری که نمونه بزرگی از نوجوانان کلاس های ۶ تا ۸ را مورد بررسی قرار داد، نشان داد که نوجوانان مهاجر شیوع بالاتری از علائم درونی و بیرونی را نسبت به دیگران نشان می دهند. چندین عامل خطر در میان کودکان اسپانیایی و سیاهپوست مانند فقدان مراقبت های بهداشتی روانی، پیشینه اجتماعی-اقتصادی نامطلوب، و تجربه نامطلوب دوران کودکی، تفاوت های بهداشت روانی بین کودکان بومی و کودکان اقلیت نژادی-قومی را توضیح داده اند
با این حال، هنگامی که کودکان مهاجر را بر اساس وضعیت تولد والدین متمایز میکنیم، شواهد کمتر واضح است. در میان فرزندان اسپانیایی تبار مهاجران، برخی تحقیقات مشخص کردهاند که اثر محافظتی ولادت بر پیامدهای رفتاری کاهش مییابد زیرا افراد زمان بیشتری را در ایالات متحده سپری میکنند. مطالعه ای با استفاده از بررسی ملی در مورد مصرف مواد مخدر و سلامت با نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله نشان داد که نوجوانان مهاجر نسبت به همتایان بومی خود به طور قابل توجهی کمتر درگیر رفتارهای بیرونی هستند . با این حال، در مطالعه دیگری با نمونهای از جوانان مهاجر ۹ تا ۱۷ ساله در شیکاگو، مشخص شد که کودکان مهاجر دارای نمرات رفتار درونیسازی بالاتری نسبت به همسالان خود در متولدین بومی هستند. همچنین، بیشتر مطالعاتی که از پارادوکس مهاجر حمایت میکنند، بر رفتارهای بیرونیسازی مانند مصرف مواد و پرخاشگری متمرکز شدهاند، و رفتارهای درونیسازی (مانند اضطراب و افسردگی) را با یافتههای غیرقطعی تحت بررسی قرار دادهاند
کودکان و خانواده های مهاجر:
کودکان و خانواده های مهاجر اغلب به عنوان یک گروه همگن برخورد می شوند. تنها تعداد انگشت شماری از مطالعات تفاوت های بالقوه بین خانواده های مهاجر و بومی را بررسی کردند. مطالعه ای با نمونه ای ملی از کودکان نشان داد که کودکان مهاجر ۴ ساله از نظر رفتارهای اجتماعی در کلاس درس مانند همکاری با کودکان دیگر و پرخاشگری با همسالان بومی خود، مقایسه مطلوبی داشتند . با این حال، مطالعه دیگری با کودکان ۵ ساله در شهرهای بزرگ ایالات متحده شواهد کمی مبنی بر وجود چنین تفاوت هایی در رفتارهای درونی و بیرونی پیدا کرد. برخی تحقیقات نشان داد که در مقایسه با خانوادههای سیاهپوست بومی متولد شده که دههها در معرض تبعیض نژادی قرار گرفتهاند، خانوادههای مهاجر اخیر عموماً از وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتری نسبت به همسالان بومی خود برخوردار بودند که ممکن است به یک مزیت نسبی برای فرزندانشان کمک کند. با این حال، تحقیقات دیگر نشان داد که علیرغم این مزایا، مهاجران اغلب اجتناب از محله های محروم و تبعیض نژادی را دشوار می دانند. با توجه به شواهد محدود، اینکه آیا کودکان مهاجر الگوی متناقضی در نتایج سلامت روان خود دارند یا نه، بی پاسخ مانده است.
در حالی که مستند کردن پارادوکس مهاجران بر اساس نژاد-قومیت آموزنده است، تحقیقاتی نیز برای شناسایی مکانیسم زیربنایی روابط بین وضعیت تولد والدین و پیامدهای سلامت روان در میان کودکان مهاجر مورد نیاز است. والدین نقش مهمی در تعیین پیامد رفتاری و عملکرد سلامت روان کودکان دارد . تحقیقات نشان داد که استفاده از رفتار والدینی توهین آمیز و غفلت آمیز ممکن است احساس امنیت کودکان را تضعیف کند و باعث ناراحتی عاطفی شود که می تواند منجر به اختلالات روانی در نوجوانی و در طول زندگی شود . با توجه به وابستگی آنها به مراقبان در این دوره حیاتی رشد، کودکان خردسال (۱ تا ۶ ساله) به ویژه در برابر بدرفتاری آسیب پذیر هستند. هر دو والدین بومی و خارجی، استرس های مزمن مرتبط با تبعیض نژادی و ستم ساختاری را تجربه می کنند. خانواده های اقلیت نژادی-قومی بومی، ده ها سال از خشونت ساختاری و تبعیض نژادی رنج برده اند. علاوه بر این، والدین مهاجر اسپانیایی و سیاه پوست اخیر ممکن است به دلیل موانع زبانی و وضعیت اسناد، استرس فرهنگی را تجربه کنند. این عوامل استرس زا ممکن است توانایی های مراقبتی والدین را کاهش داده و عملکرد اجتماعی و عاطفی فرزندانشان را بیشتر مختل کند.
تنبیه بدنی و پرخاشگری در بین کودکان مهاجران و بومی:
شواهد نشان داده است که والدین مهاجر کمتر از والدین متولد شده از تنبیه بدنی و پرخاشگری عاطفی نسبت به فرزندان خردسال خود استفاده می کنند. برخی از مطالعات نشان می دهد که هنجارهای فرهنگی در مورد فرزندپروری ممکن است بر اساس وضعیت تولد والدین اسپانیایی تبار متفاوت باشد. در مقایسه با والدین بومی متولد شده، والدین اسپانیایی تبار خارجی ممکن است ارزش های قوی تری از کشورهای خود در زمینه انسجام خانواده داشته باشند تا از خود در برابر عوامل استرس زا و عدم قطعیت های مختلف مربوط به مهاجرت محافظت کنند . بنابراین، ارزشهای قوی خانوادگی و مسئولیت مراقبت از کودکان ممکن است به کاهش خطر بدرفتاری و رفتارهای مراقبتی مثبتتر کمک کند.
کودکان مهاجر، به طور کلی، در میان قربانیان کودک آزاری و بی توجهی نسبت به بومی بیش از حد حضور دارند. یک مطالعه الگوی مطلوبی از رفتارهای والدینی را در میان والدین مهاجر نسبت به والدین بومی در ایالات متحده پیدا کرد . با این حال، با توجه به حجم محدود مطالعات، چنین شواهدی آزمایشی است. تحقیقات تجربی برای بررسی اینکه آیا تفاوتهای بهداشت روانی بین فرزندان والدین سیاهپوست بومی و خارجی وجود دارد یا خیر و نقش خطر بدرفتاری با کودکان در توضیح این تفاوتهای بهداشت روانی را بیشتر روشن کند، مورد نیاز است.
در مجموع، فرزندان مهاجران گروهی ناهمگون با تجربیات اجتماعی و فرهنگی بسیار متفاوت هستند. چنین تنوعی، بهعنوان عامل تعیینکننده شیوههای فرزندپروری و خطر بدرفتاری با کودکان، ممکن است درک ما را از پارادوکس مهاجران پیچیده کند. برای آشکار کردن پارادوکس مهاجران در پیامدهای سلامت روان کودکان، پذیرش تنوع در میان فرزندان مهاجران از نظر نژادی-قومی و بررسی مکانیسمهای اساسی نابرابریهای سلامت روان ضروری است. این مطالعه با استفاده از یک نمونه پرجمعیت از خانوادههای ایالات متحده بررسی میکند: تا چه اندازه پیامدهای سلامت روان بین فرزندان مهاجران و همسالان آنها که در بومی متولد شدهاند در گروههای مختلف نژادی و قومی متفاوت است ؛ و آیا خطر بدرفتاری با کودک، به عنوان رفتارهای آزاردهنده فیزیکی، آزاردهنده روانی و غفلتآمیز والدین، میتواند تفاوتهای نژادی و قومیتی را در پیامدهای سلامت روان توضیح دهد. بر اساس انتظارات نظری و تحقیقات تجربی موجود، ما فرض میکنیم که در همه گروههای نژادی-قومی، فرزندان مهاجر پیامدهای سلامت روانی مطلوبتری نسبت به همسالان سفیدپوست متولد شده بومی و همسالان نژاد-قومیت خود از متولدین بومی خواهند داشت. علاوه بر این، خطر بدرفتاری ممکن است تفاوت ها را توضیح دهد. به این معنا که فرزندان مهاجران نسبت به همتایان بومی خود کمتر مورد سوءرفتار (حمله فیزیکی، پرخاشگری روانی و بی توجهی) قرار می گیرند و در نتیجه نتایج سلامت روانی بهتری خواهند داشت. می تواند تفاوت های نژادی و قومیتی را در پیامدهای سلامت روان توضیح دهد.
هدف ما داشتن کودکانی شادتر و سالمتر است، لطفا با نظرات و پیشنهادات خود ما را در این راه یاری کنید.
رعنااستوری، دوست خوب کودکان، همراه خوب والدین
ترجمه و گرداوری رعنا جعفری
منبع:
https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fpubh.2021.619164/full