درخت و برگ و ریشه می می نی پیدا میشه
سلام سلام آی بچههای مهربون
کوچولوهای خوشزبون
امروز هم با یکی دیگه از قصههای رعنا به خونههای شما اومدهایم
می می نی جون کجایی؟ خوابی مامان یا بیدار؟!
میای من و تو با هم بریم خرید تو بازار؟
اخ جون چه کار خوبی! حتما می ام مامان جون
خیلی خوشم میاداز مغازه و خیابون
مامان ببین چی میگم گوش کن به حرف مادر
هر جا میرم با من باش هی نرو این ور اون ور
باشه مامان من اینجام حرف هات میمونه یادم
این جا چقد شلوغه!میگیره قلب ادم
به به ببین چی اونجاست! موتور! چه قد قشنگه
چرخ جلوش میچرخه صندلیش ابی رنگه
پس کو می می نی؟ ای وای رفته کجا؟خدایا!
الان که پیش من بود گفتم بمون همین جا
مامان! مامان! کجایی؟ نگاه بکن من این جام
میخوام پیش تو باشم دیگه موتور نمیخوام
اقا پلیس کمک کن -مامان جونم گم شده
نمیشه پیداش کنم قاطی مردم شده
-گریه نکن پسر جون اروم بگیر ساکت باش
چه شکلیه مامانت چه رنگیه لباس هاش
شکل من فقط اون بزرگ و قد بلند
لباس هاش هم ابی گوشواره هم میبنده
پیدا میشه مامانت بیا با هم بگردیم
یه وقت دیدی که خیلی زود اونو پیدا کردیم
الان مامان جون تو همین جا پیدا میشه
وقتی اونو میبینی فوری دلت وا میشه
خدای من می می نی! میبینمش اوناهاش
کجا بودی عزیزم!گفتم که پیش من باش
آروم بگیر عزیزم گریه دیگه نداره
دستمو محکم بگیر تا گم نشی دوباره
یادت باشه همیشه همراه من بیایی
هیچ وقت بدون مامان تنها نرو به جایی
شعر: ناصر کشاورز
قصهگو: رعنا