قصه چرا من بابامو دوست دارم
قصه چرا من بابامو دوست دارم
سلام سلام آی بچه های مهربون، کوچولوهای خوشزبون
امروزم با قصههای رعنا به خونههای شما اومدیم.
قصه چرا من بابامو دوست دارم
من بابامو دوست دارم چون هم بزرگه هم زورش زیاده.
من بابامو دوست دارم چون باهوشه.
منم بابامو دوست دارم چون با من بازی میکنه.
منم بابامو دوست دارم چون منو میبره گردش.
من بابامو دوست دارم چون خوشقیافهاس.
من بابامو دوست دارم چون بامزهاس.
من بابامو دوست دارم چون شبها بوسم میکنه و بهم شببخیر میگه.
من بابامو دوست دارم چون هرچیزی رو که خراب میشه درست میکنه.
من بابامو دوست دارم چون منو قلقلک میده.
منم زرافهام. من بابامو دوست دارم چون مهربونه.
من یه سنجاب کوچولوام. من بابامو دوست دارم چون برای هرکاری بالاخره یه راهی پیدا میکنه.
منم بابامو دوست دارم چون بهترین و بهترین و بهترین دوست منه.
من یه پنگوئنام. من بابامو دوست دارم چون از من خیلی خوب مواظبت میکنه ومراقبت میکنه.
همهی بچهها باباهاشونو دوست دارن.
مخصوصا من.
خب دوستای خوبم امیدوارم که از این قصه خوشتون اومده باشه
تا یه روز دیگه و یه قصه دیگه خدانگه دار
قصهگو: رعنا