قصه حسنی دیگه گریه نکرد
قصه حسنی دیگه گریه نکرد
سلام سلام آی بچههای مهربون
کوچولوهای خوش زبون
امروز هم با قصههای رعنا به خونههای شما اومدهایم.
۲۰۴
در قصه حسنی دیگه گریه نکرد، حسنی کوچک ما، چون تنها بود، نمیدونست چیکار کنه و گریه میکرد. اما یه توپ میاد سراغش تا از تنهایی درش بیاره…
حسنی ما در این قصه آهنگین، یاد میگیره که توی تنهایی گریه نکنه و بتونه بازی های جدید برای خودش درست کنه و شاد باشه.
قصهگو: رعنا