• سرگرمی کودک
    • اپلیکیشن رعنا استوری
    • قصه های صوتی کودکانه
      • قصه های صوتی زیر ۳ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۳ تا ۶ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه
      • قصه های صوتی بیش از ۱۰ دقیقه
    • انیمیشن های کودکانه
    • کاردستی ها کودکانه
    • کتاب های صوتی و تصویری
    • شعر های کودکانه
    • موسیقی
  • مقالات
    • مجموعه موضوعی
    • آموزش کودک
    • بیماری های کودک
    • پرورش کودک
    • رشد کودک
    • مشکلات رفتاری کودکان
  • اخبار و رویدادها
  • ارتباط با ما
    • تماس با ما
    • درباره ما
  • مشارکت شما
    • قصه های محلی
      • ارسال قصه محلی
    • قصه کودک ما
      • ارسال قصه کودک شما
دانلود اپ
  • سرگرمی کودک
    • اپلیکیشن رعنا استوری
    • قصه های صوتی کودکانه
      • قصه های صوتی زیر ۳ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۳ تا ۶ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه
      • قصه های صوتی بیش از ۱۰ دقیقه
    • انیمیشن های کودکانه
    • کاردستی ها کودکانه
    • کتاب های صوتی و تصویری
    • شعر های کودکانه
    • موسیقی
  • مقالات
    • مجموعه موضوعی
    • آموزش کودک
    • بیماری های کودک
    • پرورش کودک
    • رشد کودک
    • مشکلات رفتاری کودکان
  • اخبار و رویدادها
  • ارتباط با ما
    • تماس با ما
    • درباره ما
  • مشارکت شما
    • قصه های محلی
      • ارسال قصه محلی
    • قصه کودک ما
      • ارسال قصه کودک شما
دانلود اپ
  • سرگرمی کودک
    • اپلیکیشن رعنا استوری
    • قصه های صوتی کودکانه
      • قصه های صوتی زیر ۳ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۳ تا ۶ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه
      • قصه های صوتی بیش از ۱۰ دقیقه
    • انیمیشن های کودکانه
    • کاردستی ها کودکانه
    • کتاب های صوتی و تصویری
    • شعر های کودکانه
    • موسیقی
  • مقالات
    • مجموعه موضوعی
    • آموزش کودک
    • بیماری های کودک
    • پرورش کودک
    • رشد کودک
    • مشکلات رفتاری کودکان
  • اخبار و رویدادها
  • ارتباط با ما
    • تماس با ما
    • درباره ما
  • مشارکت شما
    • قصه های محلی
      • ارسال قصه محلی
    • قصه کودک ما
      • ارسال قصه کودک شما
لوگوی رعنا استوری
لوگوی رعنا استوری
  • سرگرمی کودک
    • اپلیکیشن رعنا استوری
    • قصه های صوتی کودکانه
      • قصه های صوتی زیر ۳ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۳ تا ۶ دقیقه
      • قصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه
      • قصه های صوتی بیش از ۱۰ دقیقه
    • انیمیشن های کودکانه
    • کاردستی ها کودکانه
    • کتاب های صوتی و تصویری
    • شعر های کودکانه
    • موسیقی
  • مقالات
    • مجموعه موضوعی
    • آموزش کودک
    • بیماری های کودک
    • پرورش کودک
    • رشد کودک
    • مشکلات رفتاری کودکان
  • اخبار و رویدادها
  • ارتباط با ما
    • تماس با ما
    • درباره ما
  • مشارکت شما
    • قصه های محلی
      • ارسال قصه محلی
    • قصه کودک ما
      • ارسال قصه کودک شما
قصه کودکانه نی نی آب لمبو
خانه قصه صوتی کودکانه قصه کودکانه نی نی آب لمبو
قصه صوتی کودکانهقصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه
14 نوامبر 2018 توسط رعنا جعفری

قصه کودکانه نی نی آب لمبو

قصه کودکانه نی نی آب لمبو

سلام سلام آی بچه های مهربون، کوچولوهای خوش‌زبون

امروزم با قصه‌های رعنا به خونه‌های شما اومدیم.

۱۳۱

قصه کودکانه نی نی آب لمبو

اومدیم خونه. تنهایی که نه. وقتی توی بیمارستان بودیم یه آقایی با دوتا خانم اومدند.

همه‌شون خندیدند.

ما هیچ‌کس رو نمی‌شناختیم. فقط مامانی رو می‌شناختیم.

اون دوتا خانم به مامانی و به اون آقا گفتند:

مبارک باشه مبارک باشه

اول نفهمیدیم یعنی چی!!!

بعد فهمیدیم که یعنی چقدر خوب که ما دوتا بچه خوشگل به‌دنیا اومدیم.

خیلی خوشم اومد. دلم می‌خواست به بچه‌هایی که پیش مامان‌شون روی تخت دراز کشیده بودند و شیر می‌خوردند پز بدم.

ولی دیدم هرکسی که پیش مامانی اون‌ها هم میاد به اون‌ها هم همین حرف رو می‌زنه.

فهمیدم که به‌دنیا اومدن خیلی خوبه.

اون آقایی که با اون خانوم اومده بود دسته گل‌ش رو داد به یکی از اون خانوم ها و گفت:

این رو بذار توی گلدون تا دسته گل‌های خودم رو بغل کنم.

من دنبال دسته گل‌های آقاهه گشتم ولی دیگه دسته گلی نبود!!!

یک‌دفعه آقاهه منو بلند کرد من خیلی ترسیدم؛ ترسیدم از دستش بیفتم؛ زدم زیر گریه!!!

خانومی که پیرتر بود گفت:

مواظب باش. زیر کمرش رو بگیر.

آقاهه گفت:

مثل چینی می‌مونه. آدم جرات نمی‌کنه بهش دست بزنه.

بعد منو محکم گرفت توی بغلش که نیفتم.

دلم می‌خواست برم پیش مامانی.

خوش به‌حال برادرم. اما نه. خوش‌ به‌حالش نه!!! چون یکی از اون خانوم‌ها هم اون رو بغل کرد.

بعد اون آقاهه صورتش رو آورد و چسبوند به صورت منو هی منو بوس کرد.

صورتم سوخت.

صورتش زبر زبر بود. اصلا مثل صورت مامانی نبود.

یه عالمه خارهای تیغ تیغی روی صورتش بود.

خارهای ریز ریز که رفت توی صورتم دوباره خواستم گریه کنم.

اما اون خانوم هم که برادرم رو گرفته بود چلپ چلپ ماچش می‌کرد.

بعد اون آقاهه زیر گلومو قلقلک داد و گفت:

سلام چطوری پسرم؟

من هیچی نگفتم. چون اگر هم می‌گفتم زبون منو نمی‌فهمید.

آقاهه منو با برادرم عوض کرد یعنی منو داد اون یکی خانومه.

بعد برادرم رو گرفت.

بعد اون آقاهه و اون دوتا خانوم خیلی بامزه با هم گفتند:

واااای چقدر شبیه هم‌اند.

مامانی گفت:

خب دوقلو هستند دیگه.

بعد اون خانوم‌ها شروع کردند چلپ و چلپ منو ماچ کردن.

اصلا خوشم نیومد. هی غر زدم و هی غر زدم.

همین‌که آقاهه برادرم رو بغل کرد و ماچ‌اش کرد برادرم زد زیر گریه و گفت:

این آدم بزرگ‌ها همه‌ی نی نی‌ها رو انقدر می‌خورند؟

اون خانوم پیرتر هم گفت:

چند کیلو بودند؟

مامانی گفت:

این برادرم دو کیلو و ششصد و بیست بود و اون یکی هم دو کیلو و ششصد.

یعنی من دو کیلو و ششصد بودم.

من توی شکم مامانی همیشه می‌فهمیدم که برادرم بیشتر از من غذا می‌خوره.

اون آقاهه برادرم رو به مامانی داد و گفت:

این یکی یه خورده بداخلاقه.

برادرم هم هی غر می‌زد:

صورتم جیز شد!!!

اون خانومه که شکل مامانی بود گفت:

همیشه همینطوره. تا بچه می‌خنده مال باباشه. تا گریه کرد مال مامانه.

تازه فهمیدم که اون آقاهه باباییه.

تازه غصه‌مون گرفت. می‌ترسیدیم که بابایی صبح تا شب بخواد ما رو بوس کنه و هی خارهای صورتش بره توی گوشت صورتمون.

اون‌ها ما رو بغل کردند و همراه مامانی از توی شکم بیمارستان اومدیم خونه.

تازه خونه که اومدیم اول دردسر بود.

چون خونه پر از آدم بزرگ بود و یکی یکی ما رو می‌گرفتند و می‌خوردند.

یعنی چلپ چولوپ ما رو ماچ می‌کردند.

از همه بدتر صورت‌های تیغ تیغی آقاها بود که اشک ما رو درمی‌آورد.

صورتمون حسابی قرمز و زخم و زیلی شده بود.

صورت من می‌سوخت و صورت برادرم هم خیلی قرمز بود.

آخرش هم خانوم‌ها مارو بغل کردند و له و لورده شدیم.

انگار که می‌خواستند ما رو آب لمبو کنند.

خیلی اذیت شدیم انقدر ما رو فشار دادند.

تازه یکی از زن‌ها تا برادرم رو بغل کرد اون یه کم ترسید.

منم ترسیدم. آخه اون خانومه به برادرم گفت جیگرت رو بخورم!!!

اگه می‌خواست برادرم رو بخوره حتما اون می‌مرد.

با اون که سیر نمی‌شد حتما منم می‌خورد.

برادرم زد زیر گریه. حالا گریه نکن کی گریه کن.

بعد اون خانم به برادرم گفت:

موش بخورتت.

بعد ما رو گذاشتن پیش مامانی. من و برادرم خیلی ترسیدیم.

توی شکم مامانی اصلا موش ندیده بودیم.

اما فکر کنم که خیلی خیلی خطرناک بود.

چون اون‌موقع که کوچیک بودیم و توی شکم مامانی بودیم یه روز مامانی جیغ زد و هی بالا پایین پرید و گفت:

وای موش . . . موش . . .

از همون موقع فهمیدم که موش آدم بدجنسی ست که حتی مامانی هم ازش می‌ترسه.

برادرم خوابش گرفته بود.

همون‌طوری که داشت خمیازه می‌کشید گفت:

به نظرت کدوم‌شون موش‌ان؟

منم گفتم:

نمی‌دونم. ولی باید حواسمون باشه تا یکی‌شون اومد نزدیک ما جیغ بزنیم.

شاید اون موشه باشه.

وقتی به برادرم نگاه کردم، خواب خواب بود و اصلا به حرف من گوش نمی‌کرد.

خب دوستای خوبم امیدوارم که از این قصه خوشتون اومده باشه
تا یه روز دیگه و یه قصه دیگه خدانگه دار

قصه‌گو: رعنا

دانلود قصه کودکانه رعنا جعفری قصه صوتی کودکانه قصه کودک قصه کودکانه قصه کودکانه نی نی آب لمبو
55
دربارهرعنا جعفری
کتاب آیسا و آیدین دستشویی دارندکتاب آیسا و آیدین دستشویی دارند13 نوامبر 2018
انیمیشن کودکانه بیایید کیک بپزیم14 نوامبر 2018

مطالب مشابه

قصه صوتی کودکانهقصه های صوتی زیر 3 دقیقه
5 نوامبر 2018 توسط رعنا جعفری

قصه کودکانه دوستان داداشی

ادامه مطلب
قصه صوتی کودکانهقصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه
21 نوامبر 2019 توسط رعنا جعفری

قصه کودکانه بچه پری

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × 3 =

نوروز ۱۴۰۰ مبارک

رعنا جعفری

سلام، من رعنا جعفری هستم ایده پرداز و قصه گوی مجموعه رعنا استوری که یک مجموعه دانش بنیان هست و از سال ۱۳۹۳ تولید محتوای سالم برای کودکان و والدین انجام میده.من در رعنا استوری به تهیه و تولید برترین وآموزنده ترین کتابهای مصور دنیا برای کودکان به صورت صوتی و تصویری می پردازم و در کنار اون تولید قصه های صوتی و ترانه ها و شعرهای صوتی و انیمیشن های کودکانه با زبان انگلیسی که در بردارنده مفاهیم مفید آموزشی هستند . مطالب رعنا استوری اغلب ترجمه و بازنویسی جدیدترین و کاربردیترین مقاله های مفید پرورش کودک برای والدین هستند و میتونید از طریق اپلیکیشن رعنا استوری هم به این مطالب دسترسی داشته باشید

جستجو در سایت
نوشته‌های تازه
  • بپر خرگوش کوچولوی ایستر
  • سال ۱۴۰۳ مبارک
  • کتاب رویای توی کشوی من
  • میان وعده های سالم پس از ورزش برای کودکان
دسته‌ها
  • آموزش کودک (۴۶)
  • اپلیکیشن رعنا استوری (۵)
  • اخبار و رویدادها (۱۰)
  • انیمیشن های کودکانه (۲۷۸)
  • بیماری های کودک (۶)
  • پرورش کودک (۱۹)
  • رشد کودک (۱۶)
  • سایر مطالب (۷)
  • شعر کودکانه (۱۸)
  • قصه صوتی کودکانه (۲۵۶)
  • قصه کودک ما (۱۲)
  • قصه های صوتی بیش از ۱۰ دقیقه (۳۰)
  • قصه های صوتی بین ۳ تا ۶ دقیقه (۱۰۲)
  • قصه های صوتی بین ۶ تا ۱۰ دقیقه (۸۴)
  • قصه های صوتی زیر ۳ دقیقه (۳۷)
  • کاردستی (۱۳)
  • کتاب کودک (۳۶)
  • مشکلات رفتاری کودکان (۳۲)
  • مقالات (۵)
  • موسیقی (۱۰)
NewLogoRanaStory

رعنا استوری یک مجموعه دانش بنیان تولید محتوای سالم برای کودکان و والدین است، که از سال 93 فعالیت خود را به طور حرفه ای آغاز کرده است.

محتوای تولیدی رعنا استوری در زمینه های زیر است:

  • تهیه و تولید برترین وآموزنده ترین کتابهای مصور دنیا برای کودکان به صورت صوتی و تصویری
  • تولید قصه های صوتی کودکانه
  • تولید ترانه ها و شعرهای صوتی کودکانه
  • تهیه انیمیشن های کودکانه با زبان انگلیسی که در بردارنده مفاهیم مفید آموزشی هستند.
  • ترجمه و بازنویسی جدیدترین و کاربردیترین مقاله های مفید پرورش کودک برای والدین
  • تولید نرم افزار کتابخانه صوتی و تصویری ویژه کودکان
همراهی با رعنا استوری

هدف ما داشتن کودکانی شادتر و سالمتر است . لطفا با ارایه نظرات و پیشنهادات خود ما را در ادامه این راه یاری کنید.

contacts_icon_02.png
09015769995
contacts_icon_03.png
ranastory.ir[a]gmail.com
aparat-logoCreated with Sketch. Facebook-f Youtube Telegram Instagram

© 2021 – تمامی حقوق برای گروه فیوسافت محفوظ است